لحظه ها بدرقه راه سبز تان

به صفحه لحظه ها خوش آمدید؛ لحظه ها، نگاهی به دیروز و امروز دارد به امید عدالت ،آزادی وآگاهی فلش می زند. لحظه ها برای یاد و مشق زندگی به میان امده است.

۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه

ورزش درآرزوی امنیت



 یک روز پر کار هفته به بهانه ای نمایشگاه عکس درسا لون مسا بقه ورزش گذشت از اول صبح تا شام به هلسینکی  ماندم ، روز پر ازهیجانی بود . زمان با ضربات سنگین بوکسرها، دیدن عکس ها و گردش با بچه ها خوش می  گذشت . مسا بقه در ورزشگاه" روسکه آسون" در شهر هلسینکی بین زنان، مردان، پسران و دختران بر گزاربود و شدت مبا رزه  هیجان انگیز. در نبرد قهرمانی مشت زدن، هیجان پیروزی و شکست، سکوت فضا  را می شکست  و نگاه ها با اندوه و سرور دست بدست می شد. ولی مسا بقه صحنه های بی مزه ای نیزداشت که بیننده را خسته می کرد.


ساعت چهار بعد از ظهربود که شدت مسا بقه کاهش یافت، بهترین ها جایزه  ومدال گرفته و رفتند. ختم مسا بقه بین دوسنگین وزن که هریکی  بدون کلاه به میدان امده بود آغازشد وهردو با کمین و چا بوک دستی  قدرت مشت را به  سر و صورت هم  می آزمود وقتی زنگ ختم نبرد  به صدا د رامد،  داور دستان هردومشت بزن سنگین وزن را به علامت مسا وی بلند کرد.


درپا یان ماسبقه انگیزه و نیت با نیان مسا بقه بیان گردید که به چه خاطری در روز تاسیس سازمان ملل متحد به امید صلح وا منیت بر گزار شده است وهمچین مقصد کمک خیر خواهانه گروه ورزشی نیز به  سوی کا بل الان گردید  ونام بر گزیده مکتب "معرفت "در غرب کابل بود . آدرس سایت مکتب را که دراعلامیه  مسا بقه  نیز اورده بودند، انان سر برای همه خواند.
 در اخیر از حامد شفایی رییس کانون افغانستانی های فینلند و رییس تیم ملی کنگفوی فینلند  تقا ضا شد  که به جایگاه امده تحفه ای را که به عنوان نماد دوستی به رییس کا نون  اهدا می گردد  تحویل بگیرد،  بعد از قرارگرفتن وی در جایگاه ، تحفه توسط  یکی از قهرمان های المپیک جهانی که در بخش ورزش توان بخشی  چندین بار مدال قهرمانی  جهان را برای فنلند  از ان خود کرده است، پرچم فنلند را به حامد شفایی اهدا گرد. متا قبل  آقایی شفایی نیز به نمایندگی از طرف کا نون  یک جلد کتاب گدی پران باز را که به زبان فنلندی ترجمه شده است  به افتخار آور جامعه ورزش توان بخشی  فینلند، آقای یوکو گریپ اهدا کرد  وهمچنین  یک قاب عکس مجسمه  بودا را که نماد صلح امینت ومیراث فرهنگی جهان است به اقای تیمو ویرتانن که  یکی از  سا زمان دهندگان  مسا بقه ورزشی و مسول انتقال  کمک حامعه  ورزشکار ان فینلد به مکتب معرفت است  اهدا نمود.



در اخیر عکس ها راگرد اوری نمودیم اما  تعداد عکس که  در دیوار رستوران نصب شده بود  باقی ماند برای وقت دیگر . شب با بشیرو بصیر خرسند به خانه بر گشتیم زیرا روزی را  با چند قاب عکس به یاد بچه های وطن  بود یم خوب گذشت و  یاد مکتب معرفت و عکس های دا نش اموزان خوب آن،  خود بهترین خاطره دیدار ما ا زمعرفت بود که باردیگر در چنین جایی تجدید دیدارشد.

 








۵ نظر:

ساعی گفت...

جناب آقای پیک سلام برشما. لحظه های تان همیشه خوش باشد. ازین که وبلاگ راه انداختی و هم چنان با انگیزه و امید کار می کنی مرا هم امید می دهی. ان شاألله موفق باشی.
من وبلاگ شما را که نگاه می کنم، غالبا دیر باز می شود. کدام راه حلی برای اش پیدا کن که برای آدم های کم حوصله هم کمک کرده باشی. اگر مشکل از سرور باشد می توانی، یگان جای دیگه خانه بسازی. گفته می شود که "ورد پرس" امکانات زیاد دارد به خصوص برای عکس و فیلم خیلی مناسب است. خدایارت حاجی!

نصرالله پیک (N.Peik) گفت...

جناب آقای سا عسی سلام و تشکراز اظهار محبت ونظر نیک شما. لحظه ها در آغاز راه است لذا از هر نگاهی محتاج نظرات سازنده دوستان است.
سعی میکنم که برای مشکل بیان شده راه حلی پیدا کنم. سپاس ازنظرومحبت تان.

انتظار گفت...

پیک صاحب سلام

چه خوب که تاریخ را ثبت میکنید. امیدواریم تجربیات خوب تان از مبارزه با بی عدالتی ها را در هر قالب عکس وفیلم ونوشته که دارید با ما شریک سازید.

سبز باشید

عزیز رویش گفت...

پیک خوب و بزرگوارم
چه خبر خوب و جالبی
دستان تو و شفایی پربرکت باد. این خبر را برای عزیزانت در معرفت انتقال دادم. در وبلاگ خودم نیز گذاشتم با لینکی به صحفه لحظه ها. شاید روی صحفه سایت معرفت نیز بگذارند.
پیوندها، هر چند دیرتر، اجتناب ناپذیر اند. اما هیچ پیوندی بدون تکان خوردن کلک هایی ایجاد نمی شود. کلک های تو و شفایی معرفت را با تیمو و دوستان دیگر در آن سوی دنیا نزدیک کرده است. من در راه برگشت به افغانستان، ترتیبی داده ام به سوی دیار شما نیز نزدیک شوم. تا ناروی و دیگر کشورهای شنگن. نمی دانم دیدار شما نیز نصیبم می شود یا نه. چه خوب می شد اگر می توانستی آن سو می آمدی. شاید دورتر باشد. اما تجدید خاطره و دیدار جبرانش می کند. من از دیر زمان منتظر این لحظه ها بودم. البته هنوز هم ویزای ناروی و شنگن را نگرفته ام. اما دعوت نامه رسیده است و شاید گرفتن ویزا مشکل نباشد. ویزای لندن را گرفته ام و چند روزی آنجا نیز خواهم بود.
عکس ها را دیدم و نوشته ات را خواندم و یاد گام ها و نفس هایت افتادم.
دستان من نیز هدیه تو باد، عزیز دلم
رویش

نوید آ خوند زاده گفت...

با سلام آقای پیک

با خود فکر میکردم که چرا آقای پیک با چنین دامنه وسیع فعالیت ها وبلاگ ندارد و وقتی وبلاگ شما را دیدم متوجه شدم که شما وبلاگ داشته بوده اید ولی ما بی خبر بوده ایم ولی بهر حال وبلاگ بسیار جالب و زیبا,دارای محتوای عمیق و خوب دارید.

آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
یار در خانه و ما گرد جهان میگریدم

©

هرنوع بهره گیری ازمتن یا عکس این وبلاک با ذکرمنبع و یا نام صا حب اثر بلا ما نع است

Kuvien ja kirjoitusten kopiointi ilman tekijän nimeä on ehdottomasti kielletty