لحظه ها بدرقه راه سبز تان

به صفحه لحظه ها خوش آمدید؛ لحظه ها، نگاهی به دیروز و امروز دارد به امید عدالت ،آزادی وآگاهی فلش می زند. لحظه ها برای یاد و مشق زندگی به میان امده است.

۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

پیامدکشته شدن بن لادن از دید گاه سه جنرال

منبع بی بی سی 
ازبخش به عبارت دیگر :
آمریکایی ها با شلیک یک تیر در مغز اسامه بن لادن در پاکستان به زندگی او پایان دادند. باراک اوباما آن را "اجرای عدالت" نامید. ولی آیا کشتن مردی که چنان تحت تعقیب بود واقعا شروعی است بر پایان تهدیدهای تروریستی جهادگرا؟ این چه پیامدی برای ثبات دراز مدت در افغانستان و پاکستان خواهد داشت؟ سه مهمان امروز من نقش های مهمی را در امنیت ملی در پاکستان، آمریکا، و بریتانیا ایفا کرده اند. آیا واقعا کشتن بن لادن جهان را امن تر خواهد کرد؟ تاریخ پخش: 2011/05/10

به برنامه "هاردتاک" خوش آمدید، ژنرال سِر مایک جکسون اینجا در استودیو، ژنرال اسد دورانی از ابوظبی، و همینطور دیوید ورمزر از واشنگتن دی سی. آقایان خوش آمدید.
اسد دورانی، با شما شروع می کنم. در اوایل دهه 1990 شما رئیس آی اس آی (سازمان اطلاعاتی پاکستان) بودید و سمت های ارشد دیپلماتیک هم در حکومت پاکستان داشته اید. آیا به نظر شما امکان دارد که حکومت شما از عملیات فوق العاده نیروی ویژه آمریکا در حمله به محل زندگی اسامه بن لادن در پاکستان بی اطلاع بوده باشد.
اسد دورانی: این امکان هست که آنها بی اطلاع بوده باشند، ولی به احتمال خیلی زیاد اطلاع داشته اند. مخصوصا تا جایی که به آی اس آی مربوط است آنها اطلاعاتی از حضور بن لادن داشته اند. و درمورد خود عملیات هم امکان ندارد که این حمله بدون دست داشتن نیروهای امنیتی پاکستان صورت گرفته باشد، حداقل در بعضی از مراحل آن و شاید هم در مراحل آخری.
بهرحال نشانه ها حاکی از آن است که آنها هم درگیر عملیات بوده اند، به آنها گفته شده بود، و آنها در مواضع خود بودند، افسران ارتش در دفاتر خود آماده بودند، نیروهای امنیتی پلیس و ارتش در اطراف آن منطقه رفت و آمدها را زیر نظر داشتند، هلیکوپتر های پاکستانی هم در آسمان بودند. ولی درمورد اطلاع و آگاهی مقام های پاکستان، احتمالش است که همه آنها درجریان همه جزئیات نبوده اند، ولی گروه کوچکی حتما خبر داشتند، و هدف این بوده است که در زمان مناسب همکاری کنند.
اگر جریان آنطوری است که شما فکر می کنید، پس چرا حکومت پاکستان حقیقت را نمی گوید؟

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

کوچی ها



کوچی ها، مجرمین جنگی و متجاوزین به حقوق انسانی هزاره ها

عباس دلجو

"خدایا اَوغُون کوچی مِیایَه نمیدانی دَه سَرمُو چِی مِیایَه ؟
اَگَه جایداد مُونَه از مُو بگیره دیگه مالُومَه که هر چِی مِیایَه"

با سرازیر شدن کوچی های تا دندان مسلح پشتون در منطقه دشت گوله در مرز خوات و دایمرداد و کجاب بهسود، بار دگر مردم مظلوم و خلع سلاح شده هزاره با خطر مرگ، غارت، چپاول، آوارگی و بربادی مواجه شده اند . بار دگر تاریخ ظلم و جنایت بر هزاره ها در حال تکرار شدن است . متاسفانه در طول این سالیان سیاه تجاوز و آدم کشی و غارت و چپاول کوچی های مسلح، مدعیان دموکراسی و حقوق بشر و متولیان و تیکه داران مذهب و سیاست، در مقابل این جنایت وارده بر هزاره ها درین چند سال متوالی، که ده ها شهید و اسیر و صد ها زخمی و هزاران اواره و به آتش کشیده شدن صد ها منازل و خرابی هکتار ها از مزارع و نابودی احشام هزاره ها را در بر داشت، با توطئه سکوت برخورد کرده اند و با خیا ل راحت چنان مهر سکوت برلب زده اند که گویا در اطراف آنان هیچ حادثه ای رخ نداده است، تو گوئی تنها رسالت و دلمشغولی آنان، آرایش الفاظی از قبیل دموکراسی و آزادی و اسلام و برابری و ... در چارچوبه دساتیر گرامری و لفاظی های کلی، آنهم خرمن خرمن حرفهای مفت و آبکی و بی زمینه اجتماعی، که هیچ دردی از هزاران درد انبار شده در زمینه زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم مظلوم کشور ما را درمان نکرده اند، میباشند .
به همین خاطر است که هر سال کوچی های مهاجم، هزاره های بیدفاع و بیگناه را میکشند، اموال آنان را غارت و چور و چپاول می کنند، خانه های مسکونی و مزارع را به آتش میکشند . چون مطمئن هستند که هزاره ها درین کشور، بی یاور و بی بازخواستگرند . کسی و قدرتی نیست که کوچی های قاتل و مهاجم را بخاطر اعمال جنایتکارانه شان به پای میز محاکمه کشاند . فقط عالی ترین مقام هزاره در دستگاه دولتی، در بدل اینهمه جنایات وارده بر مردم هزاره توسط کوچی ها صرف خواهان رسیدگی به امور مهاجرین و پرداخت خسارت، آنهم از طرف دولت، میگردد . درینجا از تعقیب عدلی جنایتکاران و آدم کشان اصلا حرفی در میان نمیاید. اینجاست که چهار سال متوالی هزاره ها را میکشند، اسیر میسازند، خانه و کاشانه و مزارع شان را میسوزانند و اموال و دارائی های آنان را به یغما میبرند و در بدل اینهمه جنایت کوچی ها، آنوقت لطف رهبران ما گل کرده از موضع دریوزگی و ضعف، کچکول گدائی بر گردن آویخته با کمال درماندگی، تقاضای خسارت مالی از دولت میکنند و یا تنها کار شان برای هزاره های بهسود این بود که نوید دهند : " ما با آقای کرزی به توافق رسیدیم و از ایشان قول گرفتیم که جلو حمله کوچی ها را به بهسود بگیرند".

©

هرنوع بهره گیری ازمتن یا عکس این وبلاک با ذکرمنبع و یا نام صا حب اثر بلا ما نع است

Kuvien ja kirjoitusten kopiointi ilman tekijän nimeä on ehdottomasti kielletty